نامه
سلام به همگی
امروز برای اولین بار مامانم بالاخره فرصت پیدا کرد که یه ذره از فکر پایان نامش بیاد بیرون و برای من بنویسه.حالا مامانم میگن واسه من:
آلا خانوم عزیزم سلام
امروز که برات مینویسم شما حدودا 3 ماهته.ماه قبل 67 گرم بودی و خدا رو شکر خوب و سالم.امروز نمیدونم چقد شدی ولی میدونم که خوب و سرحالی چون مامان کلی بهت میرسه و چیزایی که شما دوست داری و واست مفیده میخوره.تازه کلی شعر و قصه و کتاب واست آماده کردم که انشاالله از همین روزا شروع میکنم و برات میخونمشون.
مامان یه عالمه دوستای خوب داره که کلی مواظبشن و برای تو و مامان خوراکی های خوشمزه و هدایای با مزه میخرن.شما بعدا باید بهشون بگی خاله جونی.البته شما یه خاله اصلی داری که اسمش خاله بنفشست.حالا اسم بقیه خاله جونا رو برات مینویسم تا یاد بگیری. پس خوب گوش کن عزیز مامان:
خاله لیلای محبی
خاله زینب
خاله لیلای منصوری
خاله مهدیه
خاله محدثه دکتر
خاله سارا که یه نی نی داره
خاله فاطمه علی
خاله مریم
خاله فهیمه
خاله مهتاب
خاله معصومه
خاله مرضیه
و یه عالمه خاله های خوب دیگه که بعدا با همشون آشنا میشی.
برای امروزمون دیگه بسه.اگه خدا بخواد تو فرصت های بعدی بازم با هم حرف می زنیم.